جریان کشته شدن شیطان به دست امام زمان علیهالسلام در روایات آمده است: زمانی که حضرت در مسجد کوفه هستند، شیطان در حالی که به زانو درآمده، میگوید: «وای بر من از این روز!» سپس حضرت پیشانی او را گرفته، گردنش را میزند.(بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۷۶)؛ جریان گفتوگوی شیطان با خداوند و مهلتخواستن او تا روز قیامت، در سورههای حجر (آیات ۳۷ و۳۸) و ص(آیات ۸۰ و۸۱ ) بدین گونه مطرحشدهاست: «قال رب فأنظرنی إلی یوم یبعثون. قال فإنک من المنظرین إلی یوم الوقت المعلوم: شیطان گفت: پروردگارا! پس تا روزی که برانگیخته میشوند، مرا مهلت بده. گفت: پس تو از مهلت داده شدگان هستی، تا روز معین و وقت معلوم. »؛ اما اینکه «وقت معلوم» چه دوره و زمانی است، در روایاتی که ذیل این آیه وارد شده، مراد از آن را، زمان ظهور امام موعود معرفی کرده است. همان طور که در تفسیر عیاشی آمده و تفسیر المیزان آن را نقل کرده، همین مسأله را وهببنجمیع از امام صادق علیهالسلام سؤال کرده و امام در جواب فرمودند: «ای وهب! آیا گمان میکنی منظور، روز قیامت است، لکن خداوند او را تا زمان قیام حضرت مهدی علیهالسلام مهلت داده و وقت معلوم، زمان ظهور است».[۱]
یعنی درخواست شیطان شامل دو قسمت بود: یکی مهلت خواستن، و دیگری میزان مهلت که تا قیامت باشد و خداوند، درخواست دوم را قبول نکرد؛ لذا شیطان وقتی گفت: «میخواهم تا قیامت وقت داشته باشم!» خداوند در جواب فرمود: «تو تا وقت معینی اجازه داری». از همین عوض شدن جواب معلوم میشود که خداوند درخواست او را نپذیرفته است.
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «منظور از وقت معلوم، زمان ظهور حضرت مهدی علیهالسلام است»؛ لذا این آیه نیز منافاتی با کشته شدن شیطان به دست آن حضرت ندارد.